به خودم قول میدهم...
به خودم قول میدهم تورا فراموش کنم
به خودم قول میدهم خاطرات روزهای با تو بودن را فراموش کنم
به خودم قول میدهم جمله های عاشقانه ات رافراموش کنم
به خودم قول میدهم نگاه معصومانه ات را فراموش کنم
به خودم قول میدهم لبخندهای شیرینت را فراموش کنم
به خودم قول میدهم تصویر زیبای چهره ات را ازذهنم پاک کنم
به خودم قول میدهم دیگر نامه هایت را مرور نکنم
به خودم قول میدهم دیگر قلبم به عشق تو نتپد
به خودم قول میدهم دیگر به عشق توزیر باران نروم
به خودم قول میدهم دیگر به عشق تو زیر نور مهتاب ننشینم
به خودم قول میدهم دیگر به عشق تو به دیدار دریا نروم
به خودم قول میدهم دیگربهعشق توبه آسمان نگاه نکنم
به خودم قول میدهم دیگربه عشق تو به چشمکهای ستاره ها نگاه نکنم
به خودم قول میدهم دیگر درلحظه های تنهاییم به توفکر نکنم
به خودم قول میدهم اگر باز تورا دیدم به چشمهایت نگاه نکنم
به خودم قول میدهم اگر باز تورا دیدم دلم هوایی نشود
به خودم قول میدهم کسی اشکم را نبیند
به خودم قول میدهم کسی از دل شکسته ام باخبر نشود
به خودم قول میدهم بخاطر ازدست دادنت از خدا گلایه نکنم
اما...
نمیدانم آیا میتوانم به قولهایم عمل کنم؟
آیا میتوانم تنهایی راتحمل کنم؟