''گاهی دلم برای خودم تنگ میشود''
""گاهی دلم برای خودم تنگ میشود""
ازبس حضور ناب تو پررنگ میشود
دنبال خویش هستم وپیدا نمی کنم
من بودنم" با تو هماهنگ می شود
شاید ترا برای دلم افریده اند
دل تنگ غیر!! به نیرنگ می شود؟
مرغ دلم که نغمه شیوا بلد نبود
با لحن دلفریبت-شباهنگ میشود
چهچه بزن که مرغ دلم بینوا-شده
خوپوسه* با تو بلبل هفرنگ* می شود
بامن بمان که بی تو نفس گیر می شوم
بی تو دلم برای خودم تنگ می شود!!
یک اغ نسترن زتو ترسیم می کنم
آری! زتو-وجود من ارژنگ می شود!!
شاه منی زکشورجانم -مرو- مرو
تیمور وار پای دلم لنگ می شود
یک شهر بی تو درنظرم حبس گشته است
مغلوب عشق تو یله!! درجنگ میشود
زان تابناک آتش پنهان بمن بتاب
شریان من پراز می~ گلرنگ میشود
ازمن مگیر خودرا که گمنام می شوم
بی تو تمام حیثیتم ننگ میشود
"روشن "گلوی شوقت اگر پاره پاره شد
این بخت مخملین تو چون سنگ میشود