سفارش تبلیغ
صبا ویژن

☆★☆ عشق شیطونک☆★☆

هزینه ی عشق

شبی پسر کوچکی یک برگ کاغذ به مادرش داد . مادر در حال آشپزی بود دستهایش را با حوله تمیز کرد و نوشته ها را با  صدای بلند خواند. پسر کوچولو با خط بچه گانه نوشته بود : 
صورتحساب:
1ـ تمیز کردن باغچه 500 تومان 
2- مرتب کردن اتاق خواب 500 تومان 
3- مراقبت کردن از برادر کوچکم 1000تومان
4- بیرون بردن سطل زباله 500 تومان
5- نمره ریاضی خوبی که گرفتم 500 تومان 
جمع بدهی شما به من 3000 تومان
مادر به چشمان منتظر پسرش نگاهی کرد و چند لحظه خاطراتش رو مرور کرد سپس قلم را برداشت و پشت برگه صورتحساب پسرش این عبارت را نوشت :
1- بابت سختی 9 ماه بارداری که در وجودم رشد کردی ، هیچ
2- بابت تمام شب هایی که بر بالینت نشستم و برایت دعا کردم ، هیچ 
3- بابت تمام زحماتی که در این چند سال کشیدم تا تو بزرگ شوی ، هیچ 
4- بابت غذا ، نظافت تو و اسباب بازیهایت ، هیچ 
و اگر تمام اینها را جمع بزنی خواهی دید که هزینه عشق واقعی من به تو هیچ است.
وقتی پسر آنچه را که مادرش نوشته بود را خواند ، چشمانش پر از اشک شد و در حالی که به چشمان مادرش نگاه میکرد قلم را برداشت و زیر صورتحساب نوشت 

: قبلا بطور کامل پرداخت شده است.

مادر یعنی گنج عشق