سفارش تبلیغ
صبا ویژن

☆★☆ عشق شیطونک☆★☆

عشق حقیقی

آدما  پنجره ها رو وا کنید
 
غروب عشق منو نگاه کنید
.ببینید تا بدونیدعشق چیه
دنیای عاشقیمون دست کیه

جز خدا تموم عشقا دروغن
اینا رو خاطره هام بهم میگن
میگن از عشقای فانی دوری کن
جز خدا تموم عشقا یه روز از پیشت میرن
 
خدایا
خد
ایا دیوار مهرت بر سرم ویران نکن
اشک چشمان ترم بازیچه ی میدان نکن
گر دلم را آجر آجر از محبت ساختی
دیگری را در سرای این دلم مهمان نکن


 


مدرک دوست داشتن من

با اینکه دوستم نداری
دوستت دارم خیلی زیاد
تموم دنیا به کنار
دلم فقط تو رو می خواد

مدرک دوست داشتن من
شعرای عاشقونمه
شعرای من شعر نیست
حرف دل دیوونمه

با اینکه چشمای تو
برام همش نشونست
جوابمو نمیدی
حرفات همش بهونست

بهونه هات واسه من
مثل اشکات دروغن
توی دلت دشمنام
نفرتمو نشوندن

با اینکه رفتم از دل
منو نبر تو از یاد
تموم خاطراتو
نسپر
  به شونه ی باد

به یاد عشق پاکم
گاهی برام گریه کن
یه قطره از اشکتو
به قبر من هدیه کن

با اینکه دنیای من
بازیچه زمونست
اما خدای دلم
تکه . یکی یه دونست



 

**پس خیالی نیست**


زندون خاکی

توی این دنیا خدا جون
همه میکنن جدایی
میشکنن همه ودا  رو
چون نمی بینن کجایی

از تو میپرسم خدا جون
تویی که تنها خدایی
غم من از آدما نیست
پس چرا تو بی وفایی؟

از همه غمهای عالم
واسه من زندون ساختی
منی که دیوونه بودم
عاشق و مجنون ساختی

از تو میپرسم خدا جون
من چطور لایق این زندون بودم
منی که ترانه هامو
همه از عشق تو خوندم

من تو این زندون خاکی
ندارم جز تو هوایی
نمیخوام هیچی به جز عشق
عشق تو، بال رهایی

همه میگن تو خدایی
بی نیاز و بی ریایی
واسه تو هیچی بزرگ نیست
تو خدای عاشقایی

پس بیا  با من وفا کن
لحظه ای سویم نگاه کن
بده جامی از وصالت
از غم و ماتم جدا کن


ادامه دارد...


تقاضای مرگ

خداوندا بده مرگم
به سوی خود صدایم کن
بسوزان جسم و جانم را
از این دنیا رهایم کن

در این دنیا برای من
توان زیستن نیست
هراسم من از آن روزی
که گویم هیچ خدایی نیست

اگر خواهی که مجنونت بمانم
ویا اینکه همیشه
خدای خود بدانم
به سوی خود صدایم کن
از این دنیا رهایم کن


 


 


دروغ

باز امشب  نامه هایت خلوتم را آسمان کرد
باز امشب خاطراتت خاطرم را بی گمان کرد
باز امشب هم هوایت برگ سبزم را خزان کرد
باز امشب جمله هایت آتش عشقم کمان کرد
باز امشب غصه هایت زنده ام را نیمه جان کرد
باز امشب گفته هایت گفته ام را جاودان کرد ------->     (( جز خدا تموم عشقا دروغن))

گفتی وقتی با تو هستم
غم و غصه ای ندارم
گفتی بی تو نمیتونم
بگذرونم روزگارم

گفتی از یادم نمیری
حتی واسه ی یه لحظه
گفتی فکر بی تو بودن
واسه من دروغ محضه

گفتی عشق و دوستیه ما
لحظه آخر نداره
مگه اینکه من بمیرم
که اونم با روزگاره

گفتی واسه دوریه من
از خدامون گله داری
گفتی واسه داشتنه من
سر به سجده میگذاری

گفته بودی که به جز من
کس دیگه ای نداری
گفتی بی من یه خزونی
ولی با من چون بهاری

همش دروغ بود؟


 


 


می آیی


چو میدانم که می آیی
نمی میرم ز تنهایی
همیشه خاطرت در یاد
تو امیدم به فردایی

تمام آسمانها را
بر اندازم به تنهایی
قسم بر ربنای عشق
اگر دانم که رویایی

که میگوید که گل زیباست؟
تو زیبایی 
تو زیبایی
گلستان ها فدایت باد
تو شاهنشاهه گلهایی

شدست گوشم پر از آهنگ
ز خواندنهای تنهایی
بخوان ای بهترین آواز
تو مینایی تو مینایی


دلبر

تو ای بال و پر من رفیق سفر من


می میرم اگه سایه ت نباشه رو سر من


تویی خود خود عشق که بی تو نفسم نیست


کجا تو خونه داری که هر جا می رسم نیست


اهل کدوم دیاری کجا تو خونه داری


که قبله گاهم اونجاست هر جا که پا می ذاری


اهل کدوم دیاری گل کدوم بهاری


که حتی فصل پاییز باغ ترانه داری


ای دلبرم ای دلبر ای از همUndo The Pain... A heartfelt message for your beloved.ه عزیزتر


ای تو مرا همه کس داشتن تو مرا بس


تو دوره ی شبابم تو اومدی به خوابم


گفتی نیاز من باش ترانه ساز من باش


یه روزی راستی راستی همون شدم که خواستی


شدی تو سر نوشتم برای تو نوشتم


خسته ی دین و دنیا ملحد و بت پرستم


تویی تو مذهب من من تو رو می پرستم


ای دلبرم ای دلبر ای از همه عزیزتر


ای تو مرا همه کس داشتن تو مرا بسI


با همه ی وجودم برای تو سرودم


در طلب تو هستم در طلب تو بودم


صدامو ازتو دارم شعرامو از تو دارم


اما تو رو ندارم وای به روزگارم


تو ای بال و پر من رفیق سفر من


می میرم اگه سایه ت نباشه رو سر من


عاشق واقعی

 

*عشق با لذت نگریستن در چهره ی معشوق زاده شده، با نیاز به دیدن معشوق سیر آب گشته و با وصال معشوق به بار می نشیند.

 

*...اگر کسی را دوست می دارید،حتما به او بگویید...

 

*نه تنها عاشق بودن را دوست دارم،بلکه به ابراز عشق نیز عشق می ورزم....

 

*به کندی دوستی کن،اما وقتی دوست شدی با ملایمت و مداومت ادامه بده.

 

*هر انسان فقط یک بار عاشق می شود،شاید عشق دشوارترین بخش زندگی باشد. درهنر عاشقی،امتحان و اعتماد نهایی و دیگر اعمال،همگی پیش نیاز آن دیگری هستند.

 

*همه باید عشق را بیاموزند و گام در مسیر سخت و دردناکی بگذارند تا به آن دست یابند....سفر عشق همیشه شما را به سوی روح دیگری پرواز خواهد کرد.

 

*در تمامی لحظات زندگی فقط یک شادی وجود دارد،و آن چیزی نیست مگر عاشق بودن و عاشق شدن.

 

*عشق ورزیدن را باید از خود عشق آموخت.

 


عاشق با خاموشی کاری ندارد

 

*اغلب قلبی که از عشق مالامال باشد قادر به نمایان کردن عشق است.

 

*شعله ی یک عشق حقیقی هرگز خاموش نمی شود.

 

*عشق،به عشق محتاج است،احتیاجی که من از آن لذت می برم...

 

*آه... زندگی چرخه ی در منشان ترنم ترانه عشق است و عشق احساسی است که هرگز اشتباه نمی کند....

 

*وقتی دو نفر حقیقی ژرف و عمیق در قلبشان حاکم شد،آنها عاشق شده اند...

 

*مرگ، درد ناک ترین اندوه زندگی نیست، بلکه پایان عشق است که به بزرگترین درد زندگی مبدل می گردد.

 


ای عشق

ای عشق ...
من تو را به کسی هدیه می دهم که از من عاشق تر باشد و از من برای تو مهربان تر.
من تو را به کسی هدیه می دهم که صدای تو را از دور، در خشم، در مهربانی، در دلتنگی، در خستگی، در هزار همهمه ی دنیا، یکه و تنها بشناسد.
من تو را به کسی هدیه می دهم که راز معصومیت گل مریم و تمام سخاوت های عاشقانه این دل معصوم دریایی را بداند؛ و ترنم دلپذیر هر آهنگ، هر نجوای کوچک، برایش یک خاطره باشد.
او باید از نگاه سبز تو تشخیص بدهد که امروز هوای دلت آفتابی است؛ یا آن دلی که من برایش می میرم، سرد و بارانی است.
ای.... ،ای بهانه ی زنده بودنم؛ من تو را به کسی هدیه می دهم که قلبش بعد از هزار بار دیدن تو، باز هم به دیوانگی و بی پروایی اولین نگاه من بتپد. همان طور عاشق، همان طور مبهوت و مبهم...
تو را با دنیایی حسرت به او خواهم بخشید؛
ولی آیا او از من عاشق تر و از من برای تو مهربان تر است؟آیا او بیشتر از من برای تو گریسته است؟؟ نه... هرگز...هرگز
ولی، تو در عین ناباوری، او را برگزیدی...
می دانم... من دیر رسیدم...خیلی دیر...خیلی...
یک بار دیگر بگذار بی ادعا اقرار کنم که هر روز دلم برایت تنگ می شود. روزهایی که تو را نمی بینم، به آرزوهای خفته
....