سفارش تبلیغ
صبا ویژن

☆★☆ عشق شیطونک☆★☆

عاشقانه زندگی کن

برای عشق تمنا کن ولی خارنشو.عشق را قبول کن ولی غرورت را ازدست نده. 
برای عشق گریه کن ولی به کسی نگو. برای عشق مثل شمع بسوزولی نذارپروانه
ببینه. برای عشق پیمان ببند ولی پیمان نشکن. برای عشق جون خودتو بده ولی جون 
کسی رونگیر. برای عشق وصال کن ولی فرارنکن. برای عشق زندگی کن ولی
عاشقانه زندگی کن


دوستت دارم!گلم

اگه بری پنجره ها بسته می شن
امید و ارزوم بی تو خسته می شن
اگه بری پروانه های دور شمع می سوزند و پرپرمی شن
اگه بری در به دری سراغمه 
اگه بری دیونگی کنارمه
اگه بری نگاه من تو اوج حسرت می مونه
اما بدون ترانه هام بغز چشاتو می شکونه
اگه بری گم می شن ستاره هام 
خوب می دونی عاشق ستاره هام
اگه بری حرفهای من تموم می شن
ارزوهای بی نشون یکی یکی دربه در می شن
دیگه حرفی ندارم از ته دل دوستت دارم
بزار بگم دوستت دارم تا اخرش
از اولین نگاه تو از اولین گناه من
از اخرین کلام تو تا اخرین پیام من
دوستت دارم دوستت دارم
دیگه حرفی ندارم از ته دل دوستت دارم!


حالشو ببرید !!!!

OVEYOUILOVEYOUILOVEYOUILOVEYOUILOVEYOUILOVE
OUILOVYOUIL ****** VEYOU ****** ILOVEYOUILO
OVEYOUIL *********** L *********** OUILOVEY
YOUIL *************** *************** YOUIL
UILO *********************************** VE
EI ************************************* IL
V *************************************** O
O *************************************** L
E *************************************** U
YO ************************************* IL
YOUI *********************************** EY
OVEYO ******************************* LOVEY
OVEYOUIL *************************** ILOVEY
UILOVEYOU *********************** UILOVEYOU
VEYOUILOVEYOU ***************** YOUILOVEYOU
YOUILOVEYOUILOV ************* LOVEYOUILOVEY
UILOVEYOUILOVEYOU ********* LOVEYOUILOVEYOU
LOVEYOUILOVEYOUILOV ***** ILOVEYOUILOVEYOUI
EYOUILOVEYOUILOVEYOU *** YOULOVEYOUILOVEYOU
VEYOUILOVEYOUILOVEYOU * VEYOUILOVEYOUILOVEY



تست عشقی



 




 


صادقانه جواب بدهید! پایین سوالات را نخوانید، تستتان خراب می شود!


1. به سمت خانه ی دوست پسر/دوست دخترتان در حرکت هستید. دو راه برای رسیدن به آنجا پیش روی شماست. یکی راهی مستقیم است که شما را خیلی زود به مقصد خواهد رساند اما خیلی خسته کننده است. راه دیگر خیلی طولانی تر از راه اول است اما جالب و سرگرم کننده است، و حوصله تان هم سر نخواهد رفت. شما کدام راه را برای رسیدن به دوست پسر/دوست دخترتان انتخاب می کنید؟

2. در راه به دو بوته ی گل رز برخورد می کنید، یکی پر از گل های رز قرمز و دیگری پر از گل رزهای سفید است. تصمیم می گیرید که 20 شاخه از این گل ها برای دوستتان بچینید. این گل ها را می توانید از هر ترکیبی انتخاب کنید. حال بگویید چه تعدادی قرمز، چه تعدادی سفید، یا اینکه همه را سفید و همه را قرمز انتخاب می کنید؟

3. سرانجام به مقصد می رسید. یکی از اعضای خانواده ی دوستتان در را برای شما باز میکند. می توانید از او بخواهید که دوستتان را صدا کنند، یا اینکه خودتان برای صدا کردن او می روید؟

4. به سمت اتاق دوست پسر/دوست دخترتان می روید، ولی کسی آنجا نیست. تصمیم می گیرید که گل ها را همانجا بگذارید. آنها را روی تختخواب می گذارید یا روی طاقچه ی پنجره؟

5. بعد زمان خواب فرا می رسد. شما و دوست پسر/دوست دخترتان در اتاقهایی مجزا می خوابید. صبح وقتی که زمان بیدار شدن می رسد، به اتاقش می روید تا ببینید چه می کند. وقتی به اتاقش می رسید، او خواب است یا بیدار؟

6. حالا وقت برگشتن به خانه رسیده است. باز بگویید که برای برگشت کدام راه را انتخاب میکنید، راه کوتاه اما ساده، یا راه طولانی ولی سرگرم کننده را؟
و
اما جواب ها در ادامه مطلب...


تنها



 

بعد دیدار تو


تو مثل راز پاییزی ومن رنگ زمستانم


چگونه دل اسیرت شد قسم به شب نمی دانم


تو مثل شمعدانی ها پراز رازی و زیبایی


ومن در پیش چشمان تو مشتی خاک گلدانم


تو دریایی ترینی ، آبی وآرام وبی پایان


ومن موج گرفتاری اسیر دست طوفانم


تو مثل آسمانی مهربان وآبی وشفاف


ومن درآرزوی قطره های پاک بارانم


نمی دانم چه باید کرد با این روح آشفته


به فریادم برس ای عشق من امشب پریشانم


تو دنیای منی بی انتها وساکت وسر شار


ومن تنها دراین دنیای دوراز غصه مهمانم


تو مثل مرز احساسی قشنگ و دور ونامعلوم


ومن درحسرت دیدار چشمت رو به پایانم


تو مثل مرهمی بر بال بی جان کبوتر ها


ومن هم یک کبوتر تشنه  باران درمانم


بمان امشب کنار لحظه های بی قرار من


ببین با تو چه روئیایی ست رنگ شوق چشمانم


شبی یک شاخه نیلوفر به دست آبیت دادم


هنوز ازعطر دستانت پراز شوق است دستانم


تو فکر خواب گل هایی که یک شب باد ویران کرد


ومن خواب ترا می بینم ولبخند پنهانم


تو مثل لحظه ای هستی که باران تازه می گیرد


ومن مرغی که ازعشقت فقط بی تاب وحیرانم


تو می آیی ومن گل می دهم درسایه چشمت


وبعد ازتو منم با غصه های قلب سوزانم


تو مثل چشمه اشکی که از یک ابر می بارد


ومن تنها ترین نیلوفر رو به گلستانم


شبست ونغمه مهتاب ومرغان سفر کرده


وشاید یک مه کمرنگ ازشعری که می خوانم


تمام آرزوهایم زمانی سبز می گردد


که تو یک شب بگویی ، دوستم داری تو ، می دانم


غروب آخرشعرم پراز آرامش دریاست


ومن امشب قسم خوردم تو را هرگز نرنجانم


به جان هرچه عاشق توی این دنیای پرغوغاست


قدم بگذار روی کوچه های قلب ویرانم


بدون تو شبی تنها وبی فانوس خواهم مرد


دعا کن بعد دیدار تو باشد وقت پایانم

 


 


بمیرم

خواهم که پس از دیدنت ای یار بمیرم


افکن نظری بر من و  بگذار بمیرم


گویند که سخت است رخش دیدن و مردن


بگذار رخت بینم و دشوار بمیرم


در مذهب رندان نپسندند تکبر


سر را بنهم بر گذر یار بمیرم


یک عمر چو شمعی زغم یار بسوزم


یارب که دعا کرد که چنین زار بمیرم


مستیم به عالم، همه عمر از آن رو


تا چون برسد مرگ نه هوشیار بمیرم


گویند همانگونه بر آیی که بمیری


خواهم که به در خانه خمار بمیرم


چون عشق به پندار شما جرم بزرگی است


باشد که چو منصور سردار بمیرم


یه عمر گرفتار غم عشق تو بودم


شرط ادب  آن نیست که گرفتار بمیرم


دیگه دوستم نداری

ببین که من غریب جاده های این حوالی ام
ز یاد رفته روزهای سبز و پاک شالی ام
نگاه کن چه می کند نبودن تو با دلم
که مثل یک کویر گشته این دل شمالی ام
گریختی تو از کسی که اهل گریه بود و غم
ببین همان همیشگی ترین این اهالی ام
به باد کوج تلخ تو چنان شکسته این دلم
که بعد رفتنت کسی ندیده بی زوالی ام
بیا ببین که خسته ام ،ببین که دل شکسته ام
به جستجوی تو دگر نمانده پرّ و بالی ام
برای چشمهای تو ببین غزل سروده ام

و می کشد مرا خجالت دو دست خالی ام